خشونت علیه کودکان یکی از نا انسانی‌ترین عملکردهاست. خشونت‌ها اکثرا توسط قدرتمندان، بزرگان، مسؤولین، خانواده، نهادهای حاکم اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و دولتی براطفال بی‌دفاع و حتی نوجوانان و جوانان اعمال می‌شود. یکی از این خشونت‌ها؛ خشونت خانگی است که واقعیتی تلخ و آزار دهنده و غیر قابل انکار می‌باشد. در جهانی که محیط خانه می‌باید پناهگاهی باشد تا افراد خانواده در آن به آرامش و آسایش رسیده و رفع خستگی کنند و از محبت و عشق سیراب شوند متاسفانه به بستری برای کینه توزی، خشم و انتقام و در یک کلمه باتلاق انسانیت و اخلاق مبدل گشته است. تحقیقات نشان داده است بیشترین اعمال خشونت‌آمیز بر روی کودکان خشونت خانگی است. 
خشونت خانگی در محیط خانواده و توسط یک یا چند تن از اعضای خانواده با بکارگیری زور و اعمال رفتاری است که از نظر جسمی و روانی خشونت‌آمیز محسوب می‌شود. 
تعریف خشونت علیه کودکان:
هر عملی که باعث آزار روحی و جسمی و در نتیجه ایجاد آثار ماندگار در وجود کودک شود. رفتاری که باعث شود کودک احساس بی‌ارزشی و حماقت کند. این آثار ممکن است بلافاصله یا به مرور زمان در خلال شکل‌گیری شخصیت کودک بروز کنند.
سازمان جهانی خشونت را اینگونه تعریف کرده‌است: خشونت علیه کودکان را سوء رفتار جسمی، عاطفی، آزار جنسی، اغفال یا رفتار اهمال گرایانه، استثمار تجاری و بهره‌کشی می‌داند که منجر به صدمه زدن به سلامت کودک، بقاء، تکامل یا منزلت کودک می‌گردد و به روند طبیعی رشد وی آسیب می‌رساند. در این میان سهم خشونت عاطفی و بی‌توجهی بیشتر از سهم خشونت جسمانی است.
خشونت خانگی توسط افراد هم خون کودک صورت می‌گیرد؛ افرادی چون: پدر، مادر، برادر، خواهر، دایی، عمو و... .
در بعضی از موارد این خشونت‌ها به سبب مراقبت یا تربیت کودکان انجام می‌شود. بدان معنی که می‌خواهند از کودک در مقابل تهدیدهای بیرونی محافظت کنند. در کل چه به نیت محافظت یا تربیت این عمل یک رفتار نابهنجار محسوب می‌شود. با توجه به اینکه خانه و خانواده پایه و بنیاد هر تربیتی است و شخصیت کودک در وحله اول در خانواده شکل می‌گیرد در نتیجه اول پدر و مادر باید روش صحیح تربیت و بستر مناسب برای رشد عاطفی، جسمانی و روانی کودک را فراهم سازند.
خشونت خانگی انواع مختلفی دارد مانند: خشونت جسمی، خشونت جنسی، خشونت روانی، خشونت عاطفی، خشونت بهداشتی، خشونت مالی،... را شامل می‌شود.
ضرورت بحث و پرداختن به این موضوع از آنجا ناشی می‌شود که اندیشمندان؛ قرن حاظر را( عصر کودکان) نامیده‌اند. امروزه کودکان در جایی که باید امن‌ترین برای آنان باشد بیش از هر جای دیگر در معرض خطر هستند و این به عنوان یک معضل در جهان گسترش یافته است. این خشونت‌ها می‌توانند ناشی از فقر، اعتیاد، ناهنجاری‌های روانی و همچنین ناشی از نا آگاهی از روش‌های فرزند پروری مثبت یا نتیجه بی‌توجهی و سهل انگاری باشد.
ادامه دارد